دکتر وحید صادقی فیروزآبادی در گفتوگو با روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی:
عملکرد دانشگاه شهید بهشتی در زمینهی ارتباط با صنعت بسیار خوب بوده است
دکتر وحید صادقی فیروزآبادی استادیار گروه روانشناسی دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. این استاد جوان، که در پست ریاست مرکز مشاوره و سبک زندگی و همچنین ریاست مجموعه آزمایشگاههای روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی نیز مشغول به کار است، دارای چند عنوان کتاب است که از آن میان میتوان به «رواندرمانی بیماران مالتیپل اسکلروزیس» و «راهنمای آکسفورد درمان شناختی- رفتاری سرطان » اشاره کرد.
وی همچنین مقالات متعددی تألیف نموده است مانند؛
An Evaluation of Adjuvant Psychological Therapy (APT) Effectiveness on the Quality of Life of Patients with Hematologic Malignancies
Prevalence, Demographic Correlates, and Medical Correlates of Cognitive Impairment Among Iranian People Living With HIV: A Cross-sectional Survey Study
A Cognitive correlates of maritime pilots' human errors
Evaluating differences in cognitive functions and personality traits among air traffic controllers with and without error history
Evaluating the impact of train drivers cognitive and demographic characteristics on railway accidents
- با ایشان گقتوگویی از سوی روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی انجام دادهایم که متن کامل آن را در ادامه مشاهده میکنید.
شما سمت رئیس مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه شهید بهشتی را در اختیار دارید. ضمن معرفی این مرکز و بیان خدمات مورد ارائه در آن، بفرمایید که در این مرکز چه متخصصانی حضور دارند و به چه نحو میتوان از خدمات آن بهره برد.
مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه شهید بهشتی ذیل معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه تعریف شده و مشغول به کار است. همانطور که از نام این مرکز برمیآید، ما دو ادارهی بسیار مهم در این مرکز داریم که عبارتاند از اداره مشاوره و ادارهی سبک زندگی (آموزشهای اجتماعی).
ذیل ادارهی مشاوره، کلیهی خدمات رواندرمانی، مشاوره، دارودرمانی و موارد مرتبط با مشکلات تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین دفتر کمیسیون تحصیلی و ارتقای تحصیلی نیز ذیل ادارهی مشاوره فعالیت میکند. اگر دانشجویی مشکل تحصیلی پیدا کند، در درسی غیبت کند یا مشروط یا اخراج شود، پرونده وی ابتدا در دفتر کمیسیون تحصیلی مرکز مشاوره و سبک زندگی بررسی میشود و در صورت تأیید، در کمیسیون موارد خاص دانشگاه مطرح میگردد. بنده، بهعنوان رئیس مرکز مشاوره و سبک زندگی، عضو این کمیسیون نیز شدهام تا در موارد لزوم، دفاعیات خود را از دانشجویان محترم انجام دهم. در کنار آن، دانشجویانی که مشکلات تحصیلی دارند و فکر میکنند بهدلایلی چون عدم تمرکز و مشکل حافظه نمیتوانند خوب درس بخوانند، به مرکز مراجعه میکنند و متخصصان مختلف آنان را ارزیابی میکنند. گاه مشکلات شناختی است؛ مانند مشکلات عدم تمرکز، نقص حافظه و عدم توان برنامهریزی. در این موارد، با استفاده از پروتکلها و تکنیکهایی، مانند بازتوانی شناختی کامپیوتری، که در مرکز وجود دارد، مهارتهای مذکور در آنان ارتقا پیدا میکند. اگر مسائل و مشکلات آنها روانشناختی باشد، مرتبط با خانواده باشد، از روابط آنان نشأت بگیرد یا دیگر مسائل از این قبیل، وضعیت آنها از سوی متخصصان مرکز بررسی میشود و تلاش میشود آن مشکلات رفع گردند. متخصصان روانشناسی و مشاوره ذیل این اداره که واجد مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد، دانشجوی مقطع دکتری و فارغالتحصیلان مقطع دکتری در حیطههای مختلف روانشناسی و مشاوره هستند، همگی واجد پروانه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی هستند. روانپزشک نیز در مرکز حضور دارد که خدمات دارودرمانی و ویزیتهای دارویی را انجام میدهد. همواره تلاش کردهایم بهترین متخصصین را در مرکز گرد هم آوریم؛ چرا که با حمایتهایی که از سمت دانشگاه صورت گرفته است، تعرفههای پرداختی ما به متخصصان نیز مانند تعرفههای مراکز خدمات روان شناسی و کلینیک های بیرون است. به همین دلیل است که همواره تلاش میکنیم بهترین متخصصان را جذب کنیم. دانشجویان نباید فکر کنند که چون پرداختی آنان به روانپزشک، روانشناس یا مشاور کم است، ما مجبور به استفاده از متخصصان درجهی دوم و سوم میباشیم. به هیچ وجه اینطور نیست. در فرآیند جذب، همواره تلاش میشود که مصاحبههای دقیقی صورت پذیرد و تنها داشتن پروانه فعالیت کفایت نمیکند. در ادارهی مشاوره مددکارانی نیز حضور دارند که برای مواردی که نیاز به حضور در کنار دانشجو و کمک به او است، از آنان یاری میجوییم. باید تأکید کنم که متخصصین روانشناسی ما هر یک در حیطهای تخصص دارند.
ادارهی دیگر، اداره سبک زندگی (آموزشهای اجتماعی) است که واجد دو دفتر مهم پیشگیری از اعتیاد و ارتباط با خانواده میشود. دفتر پیشگیری از اعتیاد به دانشجویانی که احساس میکنند کششهایی به سمت هرگونه مواد مخدر یا محرک دارند، آگاهیبخشی میکند و هدف پیشگیری را دنبال مینماید. این دفتر تلاش میکند در این زمینه کارگاههایی را برگزار کند تا بتواند آگاهیرسانیهای لازم را انجام دهد. از طریق دفتر ارتباط با خانواده نیز والدین فرصت مییابند تا با زندگی جدید فرزندانشان در دانشگاه آشنا شده و با آگاهیهای لازم به دست آمده، ارتباط مؤثرتری داشته باشند و نقش سازندهتری را ایفا کنند. حتماً دانشجویان عزیز متوجه این نکته شدهاند که ما کارگاههای مختلفی در سطح دانشگاه و خوابگاه برگزار میکنیم. این یکی از فعالیتهای این اداره است. کلیهی کارگاههایی که در سطح دانشگاه برگزار میشود و جنبهی پیشگیری و آگاهیرسانی دارد، ذیل همین اداره صورت میپذیرد. این اداره بسیار مهم است. ماهیانه چهار یا پنج کارگاه برگزار میکنیم. کانون همیاران سلامت روان نیز ذیل این اداره است. دانشجوی همیار دانشجوی داوطلبی است که آمادگی خود را برای انجام خدمات مرتبط با سلامت روان، آموزش، پیشگیری، شناسایی و ارجاع دانشجویان نیازمند به خدمات روانشناختی اعلام میدارد. همچنین «ماهنامه راه نو» نیز در این اداره منتشر میگردد که مطالب بسیار مناسبی را به چاپ میرساند و به دانشجویان کمک شایانی میکند. امیدوارم بخشی را از قلم نیانداخته باشم.
بهلطف الهی، با توجه به اعتمادی که دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه شهید بهشتی دارند، تعداد مراجعهکنندگان به مرکز مشاوره خوب است. دانشجویان عزیز وقتی که احساس میکنند دچار برخی مشکلات شدهاند و یا نیاز به موارد مشاورهای در زمینههای متعدد دارند، به متخصصان مرکز مراجعه میکنند. این اعتماد برای ما بسیار ارزشمند است. مجموعه دانشگاه شهید بهشتی و مرکز مشاوره تمام سعی خود را انجام میدهند تا اسرار دانشجویان را محرمانه حفظ کنند و این اسرار به هیچ وجه افشا نشود. باید از یکایک مسئولین دانشگاه مخصوصا رئیس محترم دانشگاه تشکر کنم که درک خیلی خوبی از این مساله دارند و همواره نیز از مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه حمایت کردهاند.
در کنار فعالیتهایی که اشاره کردم، امور بسیار گستردهتری را دنبال میکنیم. از دانشجویان عزیز خواهش میکنم که رسانههای اجتماعی ما را همواره رصد کنند و از آخرین اخبار سایت ما نیز بازدید نمایند. همچنین از آنها میخواهم که در امر اطلاعرسانی به ما کمک کنند و افرادی که از برنامهها باخبر شدهاند، به دیگران اطلاع دهند. ما در سطح خوابگاهها نیز دفتر داریم. در خوابگاه خواهران کانکسی برای ارائهی خدمات روانشناختی تعبیه شده است. در خوابگاه برادران نیز اتاقی در بلوک شهید شهریاری به این امر اختصاص یافته است. در مرکز شهید عباسپور نیز خدمات خود را ارائه میکنیم. امیدواریم بتوانیم با ارائهی خدمات مختلف به دانشجویان عزیز، کمک کافی و وافی به آنها کنیم.
- تخصص شما در حوزهی علوم اعصاب شناختی است. این دانش در چه زمینههایی از زندگی انسان کاربرد دارد؟ مهمترین دستآوردهای آن چیست؟
مدرک دکتری من در رشتهی روانشناسی سلامت (Health Psychology) و از دانشگاه تهران است. اما از همان ابتدا و در طول دوران تحصیلم، بیشترین مطالعات من در زمینه علوم اعصاب شناختی (Cognitive NeuroScience) و البته کاربرد آن در زمینه روانشناسی بالینی سلامت، روان شناسی صنعتی سازمانی و روانشناسی حملونقل (مباحث مربوط به ترافیک) است. در این دانش تلاش ما آن است که روی کارکردهای شناختی و عصب شناختی تحقیق کنیم. برای مثال، فرض کنید ما قصد داریم روی فرآیندهایی چون توجه، تمرکز، حافظه، کارکردهای اجرایی یا برنامهریزی مطالعه نماییم. برای این امر، با استفاده از نکنیکهای موجود، مانند روشهای بازتوانی شناختی کامپیوتری (نرمافزارهای بسیار تخصصی بهشکل بازیهای کامپیوتری که کاملاً هدفمند است و مهارتهای شناختی را در برخی حیطهها افزایش میدهد)، مستقیماً روی این فرآیندها دست به پژوهش میزنیم. همچنین، زمانی که ما قصد داریم روی درمان یکسری از مشکلات و اختلالات روانشناختی تمرکز کنیم، دقیقاً میخواهیم روی مغز مطالعه کنیم. در این راه نیز با استفاده از تکنیکهایی مانند تحریک مغزی (منظور شوک نیست و تحریک مغزی کاملاً ایمن است)، نوروفیدیک و بیوفیدبک، مستقیماً کارکردهای شناختی و عصب شناختی را تحت تأثیر قرار میدهیم. در رواندرمانی، روی شناختها، رفتارها و نگرشهای فرد کار میکنیم تا عملکرد نورونها و سلولهای عصبی را تحت تأثیر قرار دهیم. اما در علوم اعصاب شناختی، تلاش ما آن است که ابتدا بر کارکردهای شناختی و عصب شناختی اثر بگذاریم تا بتوانیم اثربخشی مستقیمتری را داشته باشیم.
- در این زمینه اثر، پژوهش، مقاله یا کتابی نیز داشتهاید؟
بله! بیشترین فعالیتهای پژوهشی من در زمینهی کاربرد علوم اعصاب شناختی در زمینهی روانشناسی بالینی سلامت، روانشناسی صنعتی سازمانی و روانشناسی حملونقل است. البته مورد اخیر شاید به نظر دور برسد. اما به این مبحث نیز از دریچهی علوم اعصاب شناختی نگریستهایم. بهعنوان مثال، در مورد متصدیان کنترل ترافیک هوایی، متصدیان کنترل ترافیک ریلی، لوکومتیورانها و مانورچیهای راه آهن، رانندههای اتوبوس، راهبران مترو و راهبران کشتیها کار کردهایم. مورد اخیر کار بسیار سختی بود (با خنده). دانشجویی که به این مبحث پرداخت و من استاد راهنمای او بودم، در دوران کرونا به تمام بنادر شمال و جنوب رفت و تستهای خود را انجام داد. شاید به نظر برسد که ارتباطی میان حیطهی حملونقل و علوم اعصاب شناختی وجود ندارد که با مطالعه این دسته از پژوهشها می بینیم که اینگونه نیست. در این پژوهشها میخواستیم بدانیم «آیا میتوان بر اساس کارکردهای شناختی و شخصیتی پیشبینی کرد که یک نفر در آینده خطاهایی در سیستم انجام دهد که ناشی از عوامل انسانی باشد یا خیر؟». نتایج مثبت بود؛ بدین معنا که میتوان با استفاده از ارزیابی تعدادی از فاکتورهای شناختی و شخصیتی، این دسته از خطاها را پیشبینی کرد و در این زمینه بسیار موفق بودهایم.
- رزومهی شما حاکی از همکاری شما با صنعت است؛ به نظر شما دانشگاه ما چه ارتباطی با صنعت دارد و چه ربط و نسبتی باید داشته باشد؟
اگر بخواهم صادق باشم، باید بگویم دانشگاه شهید بهشتی ارتباط با صنعت را برای پژوهشگران خویش بسیار تسهیل میکند و برای من به عنوان یک عضو هیأت علمی دانشگاه این تسهیل ارتباط بسیار مهم است. این سخن را صادقانه میگویم، نه به این خاطر که با شما به گفتوگو نشستهام. هیچ گاه از سوی دانشگاه سنگی جلوی پای من انداخته نشده است تا من ترجیح دهم این طرحها و پروژهها را بهصورت فردی و خارج از دانشگاه پیش ببرم. همواره تلاش کردهام طرحهای خویش را در داخل دانشگاه پیگیری کنم؛ چرا که دانشگاه همواره به من کمک کرده است. این کمک هم در حیطهی انعقاد قرارداد بوده است و هم در پرداخت حقالزحمهها. وقتی وضعیت دانشگاه شهید بهشتی را با بسیاری از دانشگاههای طراز اول کشور مقایسه میکنم، به این نتیجه میرسم که کار دانشگاه شهید بهشتی بسیار خوب بوده است. البته ممکن است همکاران من نقد داشته باشند. من در مورد تجربهی خودم صحبت میکنم. تجربهی من نشان میدهد که این ارتباط از سوی دانشگاه بهشکل بسیار نیکویی حمایت شده است. تأیید ادعای من پروژههای مختلف صنعتی و سازمانی است که در حال انجام است. اگر اجازه بدهید، راجع به این پروژهها صحبت نکنم؛ چرا که بسیاری از آنها محرمانهاند.
به هر حال، عملکرد دانشگاه ما در زمینهی ارتباط با صنعت بسیار خوب بوده است. برای مثال، ما در دانشگاه شهید بهشتی در زمینهی استخدام متقاضیان در سازمان و صنایع مختلف بسیار خوب عمل کردهایم. زمانی که یک سازمان، صنعت یا شرکت میخواهد اقدام به استخدام نماید، از جدیدترین ابزارهای ارزیابی روانشناختی در دنیا استفاده میکنیم؛ نه اینکه از چند پرسشنامهی خودگزارشدهی کمک بگیریم. اتفاقا هزینهی زیادی هم برای این کار صرف میکنیم. برای نمونه، وقتی خود من پروژهای را آغاز میکنم، هزینهی زیادی میکنم تا بتوانم از جدیدترین ابزارهای روانشناسی دنیا استفاده کنم. این ابزارها عمدتاً حالت پرسش و پاسخ ندارند؛ بلکه عملکردی هستند. برای مثال، شما پشت سیستم مینشینید و از شما میخواهند که اعمالی را با دکمههای رنگی متفاوت انجام دهید. در خیلی از مواقع شما نمیدانید چه چیزی در حال سنجش است، اما ما میدانیم. اینجا است که مسألهی امکان صداقت نداشتن در پاسخگویی از بین میرود؛ چرا که نگاه ما به عملکرد است. جایی که از پرسشنامه استفاده میشود نیز از پرسشنامهای استفاده میکنیم که میتوان صداقت در پاسخگویی را با دقت بالا سنجید. در زمینهی ارتقای شغلی در سازمانها و صنایع نیز عملکرد مناسبی داشتهایم. زمانی که یک سازمان و صنعت میخواهد یکسری از افراد خود را ارتقاء شغلی بخشد، میتواند از این ارزیابیهای روانشناختی نوین و کانونهای ارزیابی استفاده کند که در این مسیر، سعی کرده ام که یکی از بهترین کانونهای ارزیابی را مدیریت کنم و همواره از آن برای ارتقاء شغلی صنایع و سازمانهای مختلف در کشور استفاده نمایم.
- اگر ممکن است، از تجربیات خود در ارتباط با صنعت بگویید. طی این چند سال، چه آوردهای از این ارتباط داشتهاید و چه توصیهای برای کسانی دارید که میخواهند طرحهای خود را در چنین قالبی انجام دهند؟
هم صنعت و هم دانشگاهیان و هم علاقهمندان به فعالیت در زمینههای پژوهشی باید بدانند که این مسأله بسیار حیاتی است. هر کدام از نیروهای انسانی که به یک سازمان وارد میشوند، یک سرمایهی انسانی برای آن سازمان محسوب میشوند و برای آنها هزینهی بسیاری نیز صرف میشود. ما با بعضی مشاغل در ارتباط بودهایم که در آنها برای اخذ برخی سمتها فرد باید بین سه تا پنج سال آموزش ببیند تا بعد از آن بتواند آن سمت را تصدی نماید! حال فرض کنید فردی استخدام شده است که از لحاظ دانشی فوقالعاده است. او را سه تا پنج سال آموزش دادهایم و بدون ارزیابی، به آن سمت منصوب کردهایم. این فرد تصدی آن سمت را بر عهده میگیرد. اما بعد از مدتی مشخص میشود که نمیتواند عملکرد مناسبی نشان دهد، ارتباط خوبی با همکاران خود ندارد، همواره سازمان را با مشکل مواجه میکند و خطاهای زیادی دارد که ناشی از مشکلات شناختی (مانند توجه و تمرکز) و شخصیتی است. این فرد از نظر دانش بینظیر است، اما از نظر سایر تواناییهای انجام کار در آن سمت بسیار ضعیف است. آیا این مسأله را باید پس از پنج سال ارزیابی کرد؟! خیر!
این مسأله را بهعینه در سازمانها و صنایع دیدهایم. کسانی که این ارزیابیها را جدی گرفتهاند، در سالهای بعدی رضایت بسیار بیشتری نسبت به کسانی که آن ارزیابیها را انجام ندادهاند یا ارزیابیهای خود را با ابزارهای ابتدایی به عمل آوردهاند، داشتهاند. این ابزارهای ابتدایی هنوز هم استفاده میشوند که البته نمیتوانم از آنها نام ببرم. اگر بخواهید در سازمانی استخدام شوید و به چند مصاحبه بروید، مشاهده میکنید که پس از دو مصاحبه، در مصاحبههای بعدی از ابزارهای تکراری برای ارزیابی شما استفاده میشود. به این ترتیب، شما میدانید که قرار است چه پرسشهایی از شما به عمل آید و این شیوهی استخدام خوبی نیست. ما سعی کردهایم این وضعیت را تغییر دهیم. کسانی که میخواهند وارد این حیطه شوند و سازمانهایی که میخواهند پروژههای خود را به دست این افراد بسپارند، همواره باید در نظر داشته باشند که مسأله تنها قیمت نیست تا بگوییم چون ایشان قیمت پایینتری پیشنهاد میدهد، برنده است؛ بلکه باید بدانیم از چه ابزارها و تکنیکهایی استفاده میشود. این موارد بسیار مهم است. من به کسانی که میخواهند وارد این حیطه شوند پیشنهاد میدهم کاری را انجام دهند که اگر 100 نیست، نزدیک به 100 باشد.
- اینطور که من از بیانات شما متوجه شدم، آزمایشهای شما برای ارزیابی فرد از لحاظ تواناییهای شناختی برای تصدی یک منصب هم تا حدودی پرهزینه است و هم بسیار خاصگرا است. برای مثال، در بخشهای دولتی و برای تصدی یک خدمت دولتی، شاید نتوانیم از این شیوهها استفاده کنیم. آیا این برداشت درست است؟ برای مثال، اگر یک سازمان بخواهد هزاران نفر را جذب کند، باز هم میتوان آن را اعمال کرد؟
بله! اتفاقاً ما قصد داریم در همین موارد از این ابزارهای ارزیابی نوین استفاده کنیم. تجربه به ما این مورد را نشان داده است. برای مثال، در یکی از پروژهها پنجهزار نفر متقاضی استخدام بودند. ما این نفرات را یک ماه و نیم ارزیابی کردیم؛ آن هم با با استفاده از امکاناتی که در خود آن سازمان وجود داشتند. در واقع ما به سازمان میرویم و سیستمهای آنان را برای ارزیابی مجهز میکنیم. اتفاقا در همین موارد است که تکنیکها کار میکنند. ما ارزیابی را انجام میدهیم. سپس اقدام به رتبهبندی میکنیم و میگوییم با توجه به شایستگیهایی که سازمان مد نظر داشته است، در این پنج هزار نفر، ایشان نفر نخست است. توجه کنید که متغیرها ثابت نیستند و از یک رستهی شغلی به رستهی شغلی دیگر متفاوتاند. برای نمونه، اگر بخواهید یک بانکدار را استخدام کنید، ویژگیهای شغلی خاصی دارد و متفاوت از کسی است که بخواهد در خط مونتاژ یک کارخانه یا در پتروشیمی استخدام شود. همواره مدل شایستگیهای آن رستهی شغلی را اخذ میکنیم. اکثر سازمانها این مدل را دارند و اگر نداشته باشند، وارد مباحث تجزیه و تحلیل مشاغل میشویم و بر اساس ویژگیهای لازم، ابزارهای خود را پیشنهاد میکنیم. در کنار این ابزارها، مصاحبه و کانونهای ارزیابی را نیز در نظر داریم. از آنجا که این فعالیت را در دانشگاه شهید بهشتی انجام میدهیم، وقتی میخواهیم دست به چنین اقداماتی بزنیم، هیچ محدودیتی برای ارزیابی تعداد نفرات نداریم. بهعبارتی، کسی نمیگوید که من نمیتوانم در کوتاهمدت این تعداد زیاد از نفرات را ارزیابی کنم. رزومهی ما نشان میدهد که قادر به این امر بودهایم. اگر قرار شد سازمان، شرکت یا صنعتی به ما مراجعه کند و قصد انعقاد قرارداد داشته باشد، میتواند رزومهی ما را مشاهده کند.
- بهعنوان سخن آخر، اگر نکتهای مغفول مانده است، بفرمایید.
فکر میکنم هم در خصوص مرکز مشاوره و هم در مورد فعالیتهای خودم بسیاری از نکات را گفتم و به نظر میرسد نکتهای باقی نمانده است.
مصاحبه: علی کاویانی، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی